اگر فرهنگستان ادب بخواهد معادل ادبی گونه ای برای کوچینگ انتخاب کند، می‌تواند واژه سبک بالی یا مواجه با خویشتن را برگزیند.
روشی که بر خلاف دیگر شیوه ها جلساتش را بدون حس سرزنش خویشتن به انتظار خواهی بود تا با شعفی که در وجود داری در محکمه خویشتن ، حکم “پیشرفت” را برای خود صادر کنی.
اگر زندگی را شبیه مسابقات رالی بنگریم که ما راننده ماشین زندگی خویش باشیم، حتی با مرور چند باره مسیر هم در هنگام رانندگی، برای اطلاع دوباره از مسیر پیشرو و نحوه رانندگی در اوج تلاطم به یک همراه که نقشه را برای ما یادآوری کند نیاز داریم که پیشنهاد من برای این نقشه خوان کلمه کوچ خواهد بود.
پس تشکر میکنم از نقشه‌خوان خود (سرکار خانم وکیلی) که در جلسات کوچینگ قدم به قدم، همراه من بوده‌اند.

من روزهای تلخی رو در راه پیدا کردن شغل مورد علاقه ام تجربه کرده بودم و تو اون مقطع که با فهیمه جلسه کوچینگ رو شروع کردم، مغزم اونقدر خسته و منفی بود که حس ناامیدی غالب ترین احساسم بود!
فهیمه ولی خوب بلد بود بشنوه و من واقعا نیاز داشتم حرف بزنم و اون به بهترین شکل کمکم میکرد صدای خودم رو بشنوم و حال خودم رو به چالش بکشم. خوبی جلسات کوچینگ این بود که کسی بهت راهکار نمیداد ولی جوری به چالش کشیده میشدی که راهکار های دور و بر خودت رو پیدا میکردی، در حالی که شاید قبلا اصلا بهشون فکر هم نکرده بودی.
حدودا ۴ جلسه رو با هم سپری کردیم که من از طرف یه شرکت دارویی دعوت به‌مصاحبه برای شغلی شدم که همیشه آرزو میکردم.
تو تمام پروسه مصاحبه و استخدام فهیمه همچنان کنارم بود (حتی وقتی خودم چیزی نمیگفتم اون همیشه پیگیر و مشتاق بود که بشنوه) و همین بودن، بهترین حس دنیا بود! شما میگین کوچ، من میگم آبجی بزرگه بود!😍

قبلتر ها وقتی کلمه «کوچینگ» را می‌شنیدم‌، یاد محتوای زرد برخی از صفحات فضای مجازی می‌افتادم. اما اولین جلسه کوچینگ با خانم وکیلی کافی بود تا تمام این ذهنیت‌ها و تعریف‌های نادرست از بین برود و در ادامه جلسات مسیر کوچینگ و رسالت کوچ برای من واضح‌تر بشود.

هر جلسه کوچینگ برای من مثل یک ماجراجویی میمونه

من در طول این سفر ماجراجویانه که هر جلسه داریم احساسات مختلفی را تجربه می‌کنم؛ ولی در آخر تصمیمات و احساسات (به هر صورت که با شد از شادی و آرامش تا غم یا خشم) باعث می‌شود من دست پر و با حس رضایت قلبی جلسه را به پایان برسانم و تصمیم‌های جدید، هفته بعدی را آغاز کنم. من به شخصه قبلا راه‌های زیادی را برای حل مشکلاتم امتحان کردم. اما مزیتی راه‌حل‌هایی که در جلسه با کوچ به آن‌ها می‌رسم نسبت به بقیه راه‌ها این است که من با کمک کوچ به این راه‌کارها می‌رسم و البته این کار باعث می‌شود که التزام بیشتری در عمل به آن‌ها داشته باشم. در این چند ماهه که من با خانم وکیلی جلسات کوچینگ داشتم، نه تنها خودم بلک اطرافیانم هم متوجه تغییرات مثبتی که نسبت به قبل از شروع جلسات پیدا کردم، می‌شوند. به همین دلیل است که سعی می‌کنم دوستان و آشنایانم را نیز با کوچینگ آشنا کنم تا آن‌ها نیز بتوانند با کمک کوچ مسیر منحصر به فرد خودشان را برای موضوعات مختلف زندگی‌شان پیدا کنند.

سوالای مختلفی که در جلسات از من پرسیده میشد باعث می شد از زوایای مختلف به اون موضوع نگاه کنم و حتی به یک سری چیزهای جدید فک کنم که تا به حال بهشون فک نکرده بودم و این روش انقدر جالب بود که هنوزم من ازش استفاده می کنم وقتی ک یه موضوعی اذیتم می کنه شروع می کنم از خودم سوال پرسیدن و این باعث می شه همه چیز خیلی شفاف‌تر بشه. یه چیز دیگه هم خیلی برام جالب بود این بود کوچینگ باعث شد توانایی هایی رو ببینم و پتانسیل هایی رو تقویتشون کنم که اصلا قبلا احساسشون نکرده بودم…